پرتگاه

ساخت وبلاگ

این روزها حالم به نظر از همیشه بهتر است
اما فقط خودم می‌دانم دیگر آخر کار است؛
فقط خودم از روحِ مُرده ام خبر دارم
خودم می‌دانم لبه‌ی پرتگاه ایستاده‌ام،
بدون آنکه به جایی چنگ بزنم
بی پروا قدم برمی‌دارم
و به هیچکس نگاه نمی‌کنم 
تا مبادا کسی دلبسته ی نگاهم شود
چون او که نمی‌داند..
اما خودم می‌دانم که فاصله ام تا صخره چقدر کم است؛
و چقدر دلبستن به جسمی که روحش مُرده، می‌تواند دردآور باشد
پس چشمانم را می‌بندم، 
تا یک وقت کسی نفهمد
نور چشمانم تا چه حد بی‌نور است
تا نفهمد چشمانم دیگر چیزی را درک نمی‌کنند
و حتی برای راه رفتن، به کمک نیاز دارم.

این یه ماه...
ما را در سایت این یه ماه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fatemehazizi1379 بازدید : 86 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 20:41